سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل کننده بی بصیرت، مانند رونده دربیراهه است . هر چه تندتر رود از مقصد دورتر شود [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :10
کل بازدید :83335
تعداد کل یاداشته ها : 11
103/2/6
9:44 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی کارگر[158]
سه..... دو...... یک..... کات!

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
اردیبهشت 1389[1]

بهرام بهرامیان که با سریال "ساعت شنی" خود را در تلویزیون مطرح کرده بود با یک فیلم تریلر پا به سینمای ایران گذاشت که در نوبه خود جای تامل دارد. انتخاب این ژانر و پرداختن به موضوعی که در سینمای ایران روال نیست بیان کننده قدرت و شناخت او از سینماست.
با نگاهی کوتاه به تاریخ سینمای ایران با اثار انگشت شماری مواجه میشویم که به سینمای وحشت تعلق داشته باشند. شب بیست و نهم، خوابگاه دختران، پارک وی، حریم و کلبه و ... بهرامیان اولین قدم خود را با ژانری برداشت که به علت عدم پرداخت درست، بیشتر نسخه های وطنی نیز مشابه آثارخارجی آن از آب در آمده است . البته نمی توان حضور علی معلم به عنوان تهیه کننده فیلم را ندیده گرفت.

فیلم "آل" در مورد موجودی است که ریشه در فرهنگ ما و داستانهای فولکلوریک مادربزرگها دارد. موجودی از طایفه جن که زن باردار را میدزدد . روایت چنین موضوع وطنی میتواند خط داستانی جالبی باشد برای سینمایی که لبریز از فیلمهای طنز سخیف است.


"آل" در شرایطی ساخته شد که علی معلم تبلیغات زیادی را در هنگام ساخت در حواشی فیلم ایجاد کرد علی الخصوص انتخاب لوکیشن ارمنستان برای تماشاگری که عادت به دیدن پنت هاوس های وطنی در فیلم ها و سریال ها را دارد ، بسیار تاثیر گذار بود . فیلم با اکران پرسر وصدا و پهن کردن فرش قرمز و راه انداختن سایت تبلیغی و ... اکران شد . همه چیز گواه بر ساختن یه کار خوب بود.
فیلم را عصر یک روز تعطیل در پردیس آزادی در سالنی دیدم که به مدد سیستم صوتی قابل قبول آن میتوانست صدا و ایضا تصویر مناسبی برای پخش یک فیلم ترسناک ایجاد کند. همه چیز آماده بود برای ترسیدن. تصویر علی معلم بر روی پرده من را یاد اثار هیچاک انداخت که معمولا اثری از خود در فیلم به جای میگذاشت.
خوب یک مصطفی زمانی خوب بر روی پرده ، آنا نعمتی که همه تلاشش را کرد که ما را به یاد زنان خبیث و بد ذات بیندازد و هنگامه حمید زاده که با همه وجود سعی داشت گلشیفته فراهانی جدید بر پرده باشد.لوکیشن های بعضا خوب ارمنستان، موسیقی به جا همراه با افکت های تصویری که تقریبا به جا بود و از همه مهمتر دکوپاژ و فیلمبرداری عالی کار من را به شدت به دیدن ادامه فیلم ترغیب میکرد ، همه چیز خوب بود اما ......

تیتراژ پایانی فیلم که بر روی پرده رفت با یک دنیا حسرت از روی صندلی بلند میشوم. واقعا چرا باید یک سوژه خوب ، بازی ها و کارگردانی و فیلمبرداری خوب و ... همه سوخت شود تنها به دلیل نداشتن فیلم نامه. نکته همین جاست که فیلم "آل" می توانست بسیار خوب باشد و بستر جدیدی را در سینمای کلیشه شده مان راه بیندازد به شرطی که فیلم داستانی برای گفتن داشت.

علی معلم در آخرین مصاحبه اش بر خلاف وعده های گذشته فیلم "آل" را یک تریلر روانی مطرح کرده است اما چیزی که بر روی پرده رفته در اندازه های این سخن نیست. حتی استفاده از تکنیک خواب در خواب که در سکانس های ابتدای به شدت جواب داده و تماشاگر را دچار تعلیق میکند به علت تکرار بیش از حد، اثرش را از دست میدهد. در نهایت چیزی که بر پرده میماند سکانس هایست که زیبا فیلمبردای شده است اما داستان گره افکنی برای بیننده ایجاد نمیکند.
در اینکه مهمترین اصل در سینمای وحشت تصویر عامل وحشت بر پرده و ایجاد ترس است شکی نیست. اما "آل" به شدت در این مورد می لنگند. تماشاگر از نیمه دوم فیلم نمیداند باید منتظر چه موجودی باشد و نویسنده و کارگردان همان اندک نشانه هایی را که در طول فیلم به تماشاگر میدهند در سکانس های پایانی نقش برآب میکنند. ما موجودی را نمی بینیم. صدای جیغ های وحشتناک و کات های سریع و شات های تک نفره و بالاخره هیچی. بیننده بعد از این همه انتظار هیچ چیزی را نمی بیند. تنها یک تصویر محو با یک گریم به شدت ابتدایی از موجودی به نام آل. به این ترتیب همه تلاش کارگردان و تهیه کننده و ... نقش بر آب میشود.
ای کاش زمانی که امیر پوریا (نوسینده و منتقدی که به شدت آثارش را دوست داشتم) فیلم نامه چند خطی "آل" را بازنویسی میکرد به یاد تماشاگری بود که آمده است "آل" را ببیند نه اینکه فقط جیغ هایش را بشنود.

 

منبع: سی نت


89/2/29::: 2:3 ع
نظر()