در
آخرین روایت میلانی چهار زن بزهکار بعد از آزادی از زندان تصمیم میگیرند
انتقام خود را از مردان هوسران جامعه بگیرند، ان هم با گذاشتن تله سر
راهشان و اخاذی از آنها برای گذراندن زندگی. هر چهار کاراکتر زن فیلم به
شدت سر خورده و تنها هستند. خانواده و جامعه آنها را ترد کرده اند پس آنها
عصیان میکنند. زیبا زنی تنها به شدت غمگین و در عین حال عصبی است. او که
رفتارهای مردانه نیز دارد هدایت کننده عملیات است. لادن مستوفی برای بازی
کاراکتر زیبا سعی کرده عمق ناراحتی اش را با نگاه به ببینده منتقل کند.
بازی عصبی او در بعضی از سکانسها با آرامش چهره اش تضاد جالبی را ایجاد
کرده است. اون یک قربانی است که در 12سالگی ازدواج کرده و دختر نامشروعش را
به زنی دیگر سپرده و حالا میخواهد انتقام خود را با کمک سه زن دیگر از
مردها بگیرد. دختر عمویش هم (بهاره افشاری) زندگی بهتر از او نداشته و با
یک ازدواج اچباری گرفتار اعتیاد است. سارا ( مهناز افشار) و مریم (السا
فیروز اذر) دختران خسته و تنهایی هستند که به اجبار از خانه فراری اند. یکی
به خاطر ناپدری و دیگری به دلیل فقر.
زنان داستان میلانی زخم خورده
اند و همگی مورد سواستفاده جامعه مرد سالار قرار گرفته اند. و عشق و محبت
در وجودشان تبدیل به کینه شده است. اما با همه اینها هنوز هم به یاد فرزند
یا خواهر خود هستند. داستانهایی که این چهار شخصیت از زندگی شان در میان
روایت اصلی قصه بیان میکنند به شدت غم انگیز و تاثیر گذار است و حکایت از
شناخت خوب میلانی از جامعه معاصر و نوع روابط حاکم برآن است . اما نکته ای
که در این بین باعث شده این تلاش به هدر رود، خشونت بیش از حد این زنان در
رویا روی با مردان است. اینکه جامعه در قبال این زنان کاری نمیکند، نمی
تواند دلیل موجه ای باشد برای اینکه کاراکترهای فیلم با این شدت و خشونت به
مردان حمله کنند. شاید اگر میلانی این همه خشونت را به یکباره تصویر
نمیکرد تاثیر گذاری فیلم بر روی بیننده از بین نمی رفت. حامد بهداد یکی از
بهترین بازیهایش را در نقش شوهر خواهر مریم انجام داده است. سرباز صفری که
خواهر مریم با او فرار کرده و در تهران ازدواج کرده اند. ترس و استیصالی
که او بر پرده نشان داده است ، به یاد ماندنی است.
نکته ای که در
لابه لای دیدن فیلم مشهود بود. شباهت موسیقی تسویه حساب با فیلم سوپراستار
بود. حتی در پاره ای از سکانس های هیجانی فیلم موسیقی سوپراستار شنیده
میشد. گویی ناصر چشم آذر برای فیلم سوپراستار از تم اصلی موسیقی تسویه حساب
استفاده کرده است.
تهمینه میلانی روایتگر داستان زنان جامعه معاصر
ایران است. او همه تلاشش را میکند تا گوشه ای از درد و رنج زنان سرزمینش
را فریاد کند. بماند که میتوان این تلخی ها را بدون فریاد زدن هم نشان داد.
کاش میلانی میدانست بیان کردن تلخی ها و روابط خارج از عرف جامعه ای که به
هر صورت سعی میکند ظاهر سالمی داشته باشد کار آسانی نیست. اینکه یکباره
پرده را کنار بزنیم و همه زخم ها را با هم عیان کنیم. به غیر از تلخ کامی و
ایجاد حس ناامنی و تردید نسبت به جامعه، در ذهن بیننده فایده دیگری نخواهد
داشت. اگر میلانی انقدر شتابزده و با خشونت داستان تلخش را روایت نمی کرد،
"تسویه حساب" می توانست حرفهای زیادی در حیطه سینمای اجتماعی و زنانه
بزند.
در پایان بهتر است میلانی دست از این تعصب بی جا بردارد و
در فیلمهاش کاراکتر نمونه ای که از همسرش ساخته است به عنوان الگویی از
مردان موفق و خانواده دوست نشان ندهد. گویی تنها مرد نمونه در روی زمین
همسر تهمینه میلانی است.
منبع:سی نت